اوای عزیزماوای عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

اوای خوش زندگی ما

تولد دو سالگیت مبارک

سلام دختر خوبم و مهربون با تاخیر تولدت میارککککککککککک عسلم به همین زودی دوساله شدی هورااا بزرگ شدی خانوم شدی چه زود داری بزرگ میشی دخترکم. ماشالا واسه خودت خانومی شدی .خوب غذا میخوری خوب میخوابی باهوشی خیلیییییی مثل بلبل حرف میزنی حرف گوش کنی با ادبی کلی شعر بلدی بخونی فیتیله دوست داری میبینی عاشق بابایی هستی موتور سواری میکنی باهاش منو بوس میکنی روزی هزار بار خیلی مهربونی و خوش قلبی عاشق پارکی عاشق سر سره ای عاشق نی نی هستی قشنگ فیگور میگیری ازت عکس بگیرم عاشق حمامی و اب بازی  با عروسکت حرف میزنی تو اسباب باز یاز ماشین خوشت میاد عاشق اب خوردنی عاشق خیار و پاستیلی خلاصه ماهی همه دنیای منی عروسک دلم میخواست واست تولد بگیرم رفتم تم ...
18 خرداد 1394

اولین سفردونفره من و اوا با اتوبوس

دختر قشنگم از وقتی خونواده عمو باز واسه زندگی رفتن اراک ما خیلی تنها شدیم و دلم خیلی واسشون تنگ شده بود واسه همین تصمیم گرفتیم بریم اراک ببینیمشون .بابا ارش چون در مغازه سرش شلوغ بود نتونست بیاد واسه همین واسه من و تو اتوبوس وی ای پی بلیط گرفت و ساعت 9 شب حرکت داشتیم به سوی اراک. همون روز هم ساعت 6 رفتیم اتلیه خورشید واسه انتخاب عکسهای اتلیه دو سالگی که روز قبلش برده بودمت و کلی عکس قشنگ ازت گرفتم بماند که یکم هم منو اذیت کرد ی داخل اتلیه موقع عکس البته حق داشتی خیلی خسته شدی گلم و هم اینکه چون لباست را مرتب عوض کردم واسه عکاسی و اینکه با لباس باز یه مدت طبقه بالا منتظر شدیم تا شما گریه هات اروم بشه همون شب سرما خوردی و عطسه و سرفه زدی و ...
18 خرداد 1394

روزهای اخر اردیبهشت ماه

سلام دختر قشنگ روزهای اخر اردیبهشت بیشتر با دیانا و مامانش رفتیم خانه بازی و چند بار هم پارک رفتیم یه شب هم رفتیم رستوران عطاویچ  که بهت یه بادبادک دادن و باهاش سرگرم بودی چند بار هم بردیمت شهر بازی سیمرغ  که حسابی بدو بدو کردی و من و تو بابا ماشین برقی سوار شدیم کیف کردی و میخندیدی ولی خودت به تنهایی دیگه میترسی و سوار هیچ وسله بازی نمشی منم اصرار نمیکنم میگم بزرگ تر بشی میری خودت بیشتر دوست داری بدوبدو کنی کنی و راه بری عزیزم . بقیه روزها هم یا خونه بودیم یا خونه مامان جون اهان یه شب هم عروسی پسر دوست مامان جون دوست خانوادیگیمون دعوت بودیم که واست لاک زدم به پیشنهاد خودت و حسابی تو عروسی رقصیدی و دست زدی و چشمت دنبال نی نی ها...
16 خرداد 1394
1